حاج احمد کمیجانی

متن مرتبط با «لایق» در سایت حاج احمد کمیجانی نوشته شده است

حکایت زیبای (خدمت به فرد نا لایق )

  • گرگی استخوانی در گلویش گیر کرده بود، بدنبال کسی می گشت که آن را در آورد تا به لک لک رسید و از او درخواست کرد تا او را نجات دهد و در مقابل گرگ مزدی به لک لک بدهد.لک لک منقارش را داخل دهان گرگ کرد و استخوان را درآورد و طلب پاداش کرد.گرگ به او گفت همین که سرت را سالم از دهانم بیرون آوردی برات کافی است.وقتی به فرد نالایقی خدمت می کنی تنها انتظارت این باشد که گزندی از او نبینیگاهی اشتباهمان در زندگی این است که به برخی آدم ها جایگاهی می بخشیم که هرگز لیاقت آن را ندارند!این روزها بعضی ها اصل و اسب را با هم می برند.و اینگونه است ؛ دنیا پر از تباهیست نه به خاطر وجود آدمهای بد ؛بلکه بخاطر سکوت آدمهای خوب .....در مورد بعضی آدمها این قضیه صادقه واین شعر که :آدمی را امید است به خیر کسان� مرا به خیر تو امید نیست؛ شر مرسان + نوشته شده در  سه شنبه بیست و دوم فروردین ۱۴۰۲ساعت ۸:۱۱ ق.ظ&nbsp توسط حاج احمد کمیجانی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • خدمت به نالایق

  • ﮔﺮﮔﯽ ﮐﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻧﯽ ﺩﺭ ﮔﻠﻮﯾﺶ ﮔﯿﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺑه دﻧﺒﺎﻝ ﮐﺴﯽ ﻣﯿﮕﺸﺖ ﮐﻪ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﺭ آﻭﺭﺩ. ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺑﻪ ﻟﮏ ﻟﮑﯽ ﺭﺳﯿﺪ ﻭ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﻣﺰﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻋﺬﺍﺏ ﻧﺠﺎﺕ ﺩﻫﺪ ﻟﮏ ﻟﮏ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﮔﺮﮒ ﮐﺮد ﺍﺳﺘﺨﻮﺍﻥ ﺭﺍ , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها